ماه من
خبرنامه وب سایت:دختری که در عمیق ترین،ناشناخته ی درونش زندگی می‌کند.
اسم سارا برای من مقدسه نمیدونم چرا این قدر این اسم رو دوست دارم حس میکنم با گفتنش زندگیم زیباتر میشه و من عاشق این نام زیبا هستم
نويسنده : سارا |
تاريخ : دو شنبه 29 خرداد 1403برچسب:, |
نوع مطلب :
<-PostCategory-> |
طلوع دیگر زندگی از جهت دیگر وجودت دوباره آغاز میشود
نويسنده : سارا |
تاريخ : دو شنبه 29 خرداد 1403برچسب:, |
نوع مطلب :
<-PostCategory-> |
چرا حس درس نیست خدایاااا
نويسنده : سارا |
تاريخ : یک شنبه 27 خرداد 1403برچسب:, |
نوع مطلب :
<-PostCategory-> |
قلب آدمی تنها دارایی اوست که با آن به هر جهانی سفر می‌کند
نويسنده : سارا |
تاريخ : جمعه 18 اسفند 1402برچسب:, |
نوع مطلب :
<-PostCategory-> |
ایا می‌توان احساس را طوری احساس کرد بدانی آن تو نیستی
می‌توانی در دریای احساس باشی و شنا نکنی تا با آن هم جهت نشوی
می توانی در جهان احساس تنها نظاره گر باشی
می توانی زندگی را زندگی کنی آن چنان که گویا این زندگی ماله تو نیست
ولی خیلی سخته
نويسنده : سارا |
تاريخ : جمعه 18 اسفند 1402برچسب:, |
نوع مطلب :
<-PostCategory-> |
قلب نا آرام و دلشکسته شده تنها مکان خود که بالاتر از این قلمروی مادی و فرافکنی های بی انتها در آن سوی کهکشان ها که از تاریکی می‌گذرد و به جهان نور میرسد، آن جاست و طوری قلبت از سینه ات بیرون می‌خزد که گویی تو را می‌شکافد و آن چنان دل از این دنیا برمیکند که تو را مات و مبهوت می‌سازد
نويسنده : سارا |
تاريخ : جمعه 18 اسفند 1402برچسب:دنیا،قلب شکسته , |
نوع مطلب :
<-PostCategory-> |
شاید روح های بزرگ همچون شمعی بزرگ اطرافیانشان را نور دهند ولی کس خبر ندارد آن ها می‌سوزند و با رفتنشان قدرشان را می‌دانیم و ناگاه در تاریکی فرو می رویم قدرشان را بدانید
نويسنده : سارا |
تاريخ : یک شنبه 29 بهمن 1402برچسب:, |
نوع مطلب :
<-PostCategory-> |
عشق شقایق به دشت نیز فراموش میشود ولی هرگز پایان نمیابد شاید در بوته زار های گل های وحشی باز هم مرا بیابی شاید ان روز من دشت باشم و تو گل.
نويسنده : سارا |
تاريخ : شنبه 28 بهمن 1402برچسب:, |
نوع مطلب :
<-PostCategory-> |
شاید که در قلب آدمی نفسی به امانت گذاشته اند که تا جاودان با او خواهد ماند
نويسنده : سارا |
تاريخ : شنبه 28 بهمن 1402برچسب:, |
نوع مطلب :
<-PostCategory-> |
من همیشه از بچگی خواب میدیدم خوابای واقعی و خبر دهنده از آینده هنوزم میبینم ولی خوب خواب دیدنم همیشه قشنگ نیست به خصوص دیروز دیدم مادربزرگم میخواد سفر زمینیش رو پایان بده
نويسنده : سارا |
تاريخ : شنبه 28 بهمن 1402برچسب:, |
نوع مطلب :
<-PostCategory-> |